ایلیاجونایلیاجون، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

مهمون ناخونده

نــابـــودگــر۲ 😄

1399/1/16 10:42
149 بازدید
اشتراک گذاری


 



و اما سرنوشت کادوی تولد ۱۵سالگی من که بواسطه مهندس بازی جنابعالی به این روز افتاد. تا همین چندماه پیش موقع اسباب کشی با روز اولش مو نمیزد. تا اینکه اونو که تو جعبه یادگاریهام بود دیدی و با وجود مخالفتم اصرار کردی مال خودت باشه . منم به این شرط بهت دادم که خرابش نکنی و حسابی سفارش کردم آخه من رو یادگاریام خیلی حساسم. یکی دوبارم از اتاقت داخل اسباب بازیات کش رفتم اما حسابی حواست بهش بود و باز اومدی ازم گرفتیش.
شما هم مثلا به مامان قول دادی که خرابش نکنی فقط مال خودت باشه ولی زهی خیال باطل. یکی دوروزه شکوندیش و کم کم دل و رودشو ریختی بیرون. وقتی هم غر میزنم میگی ؛ "عه مامان میخوام برات درستش کنم یه لحظه وایسا خب"
نگفتم چی بود این عتیقه ای که نابودش کردی بچه جون. اون زمان که هنوز سی دی اختراع نشده بود یه چیزی بود به اسم نوار که روی این واکمن میذاشتیم و موسیقی گوش میکردیم. خاله فیروزه اینو بهم کادو داد که به لطفت امروز متلاشی شد آقا کوچولوی من.

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان صدیقهمامان صدیقه
29 فروردین 99 19:22
اخخی چ یادگاری قشنگی و البته ماها ک اون زمان ها بودیم ارزشمند بودنشو میدونیم اما فدای سر والاترین نعمت ک دارین یعنی گلپسری