ایلیاجونایلیاجون، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

مهمون ناخونده

شکموی پردردسر

توی این گیر و ویر نقاشی ساختمون و اوضاع بهم ریخته خودمون و خونمون اونم ساعت ۲بامداد این پست ثبت کردن داره ها.... چرا که شهرستان رفتن این هفته مون حکایتی شد نوشتنی و درس عبرتی برای من مادر که بعد ازین گلپسری رو سوهان روح هیچ بنده خدایی نکنم و جز با ماشین بابایی با هیچ احدی نرم شهرستانمون... مگه چی شده ؟؟؟میگم برات گلپسر ... آقا ما دوهفته تمام میشد که چشممون به خونه پدری نیفتاده بود؛ اتفاقی که به ندرت میفته چون آخر هفته ها رو اغلب اونجا میگذرونیم. این هفته هم بعلت نقاشی ساختمان بابایی اینجا موندگار شد منم که حسابی دلتنگ خونه پدری بودم دنبال یه آشنا میگشتم که باهاش خودمون رو برسونیم و دیداری تازه کنیم و از اونجا که همیشه هستن کسانی که یا ...
1 بهمن 1396

گلپسر موقشنگم♡

گلپسر موقشنگ من جونم بگه برات ؛ نشد جنابعالی رو یه مهمونی ، یه جشن، یه خرید یا حتی یه پارک چند دقیقه ای ببریم و آخرش مامانی نخواد قسم بخوره ؛ آقا بخداااا ایشون مرد کوچکم آقاایلیاست نه یه دختر خانوم با تیپ پسرونه!!! عاششششقتممم بوس   ️ ️ ️ ️     ️ ️         ️ ️         ️ ️         ️ ️                         ️ ️        ...
11 آذر 1396

مادر ...

️ ️ ️     گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهد جز گپ ریز ریز با مادرم هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد هی چایم سرد شود هی دلم گرم آنجا که چایت "سرد" میشود و دلت "گرم" خانه مادر است ️     ...
8 آبان 1396